برداشت عمومى از حسادت به عنوان دیو سبز چشم که بر چشمها تمرکز دارد، این حقیقت را آشکار مىسازد که چنین احساسى از چگونگى نگاه ما به چیزها برمىخیزد. ما مىتوانیم چمن همسایه را سبزتر ببینیم، خودروشان را بهتر و خانهى آنان را باشکوهتر. یا اینکه چمن خود، خودروى خود و خانهى خود را تحسین کنیم و از آنها لذت ببریم.
واقعیت این است که، همیشه هستند کسانى که بیش از آنچه ما مىخواهیم دارند؛ اما همیشه نیز کسانى هستند که کمتر از ما دارند. بستگى به ما دارد که تصمیم بگیریم چگونه با این واقعیت زندگى کنیم. اگر ناراضى باشیم و آنچه را داریم پیوسته با کسانى که بیش از ما دارند مقایسه کنیم و به آنچه آنان دارند حسد بورزیم، فرزندان ما، به احتمال زیاد، از ما سرمشق مىگیرند و به زندگىاى کشانده مىشوند که با حسادت و دلسردى آمیخته است. ما باید این دیو درونى را مهار کنیم تا فرزندان ما بیاموزند به جاى آنکه به خاطر آنچه ندارند متأسف باشند، از آنچه دارند لذت ببرند.