تاکنون درباره ی افسردگی بچه ها سخن گفتیم. والدین نیز ممکن است افسرده شوند و در ایجاد ارتباط مثبت و مؤثر با فرزندانشان به بن بست برسند. گاه غم و اندوه والدین چنان ژرف و عمیق است که برای مدتی بچه ها را از عشق و علاقه آنان محروم کند. برای جلوگیری از تأثیر زیان بخش افسردگی ما بر اعتماد به نفس بچه ها ضرورت دارد که شیوه حفظ روابط مثبت با بچه ها را بیاموزیم. افسردگی صرفا به معنای نبود و فقدان شادمانی نیست. حالتی از روحیه ضعیف و گرفته است که چون ابری سیاه بر سراسر زندگی انسان سایه ای مرگبار و سیاه می افکند و تمام واکنش ها و رفتارها او را منفی می کند. شخص افسرده از نظر عاطفی در دسترس نیست و نمی تواند با حالات و روحیات دیگران هماهنگ شود. بی احساس و بی تفاوت به نظر می آید و ابدا تمایل ندارد با دیگران مصاحبت و معاشرت کند و خلاصه بودن در کنار او خالی از لطف است.
از این رو والدین وظیفه دارند از هر حیث مراقب فرزندانشان باشند و محیطی گرم، مستحکم و سرشار از عشق و محبت برایشان فراهم کنند. اما مسئله اینجاست که خود والدین نیز در محیطی سست و ناپایدار زندگی می کنند، تمام روز با انواع تنگناها و ناملایمات دست به گریبانند و بیشتر نیروی خود را در جهت تأمین درخواست های زندگی شخصی و حرفه ای شان صرف می کنند. با وجود این مسؤلیت سنگین و خطیرشان اقتضا می کند که هنگام تماس با فرزندانشان افکار و احساسات منفی شان را مهار کنند. اما این کار همیشه آسان نیست.