»لا تکن عد غیرک و قد جعلک الله حرا»
»بحار، ج 77، ص 214«
آفرینش انسان بر پایه آزادى جان، و بر اساس استقلال در امور حیات، و اختیار در انتخاب است.
احدى حق ندارد کسى را به بردگى و بندگى و رقیت خود درآورد، و وى را براى خواستههاى خود به اسارت بگیرد.
سلب آزادى و حریت، و استقلال و اختیار از هر انسانى گناه کبیره و خیانت عظیم و جنایت بزرگ است.
آزادى و اختیار و استقلال و حریت با خمیر وجود انسان آمیخته است، و سرشت و طبیعت آدمى با این حقیقت آفریده شده، آزادى و استقلال از بزرگترین نعمتهاى حق بر وجود انسان، و عالیترین منبع براى رشد کمال و رسیدن به مقامات عالیه ظاهرى و باطنى است.
فضاى آزادى عالیترین فضا، و حال و هواى اختیار و حریت زیباترین حال و هوا براى انسان است.
از موارد بسیار مهم ظلم ستیزى اسلام، در همین جهت است، اسلام با کسى که
بناى استعمار و استثمار دارد و مىخواهد انسانهاى آزاد آفریده شده را در مدار بندگى و بردگى خود قرار دهد جنگى تمام عیار دارد، و دستورات اکید اسلام در مسئلهى جهاد، براى شکستن شاخ ستم و ستمکاران است، آنان که به آزادى و استقلاب هجوم دارند.
تمام خسارتهائى که در طول تاریخ حیات به میدان حیات وارد شده، و نتیجه سلب آزادیها، و هجوم به حریت و استقلال انسانهاست.
حرف زور شنیدن و زیر بار زور رفتن، و قبول ستم، و آزادى و حریت خود را فروختن از اعظم گناهان، و موجب دور شدن از رحمت حق، و به خطر افتادن منافع مادى و معنویست.
آزادى و حریت و بناى انتخاب و ارادهاى که حضرت حق براى رشد و کمال، و شکوفائى استعداد به انسان عنایت فرموده حفظش واجب، و به هنگام هجوم خطر باید از آن گر چه به قیمت از دست دادن جان باشد جانبدارى کرد.