»ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین»
»بقره / 222«
به هنگامى که مقدمات ازدواج پایان گرفت، و زن و شوهر جوان با کمال عشق و علاقه، زندگى خود را شروع کردند، باید به امورى که در زندگى جنبهى زیربنائى دارد توجه کنند، و نسبت به آن امور از بىتفاوتى و سستى و تنبلى و غفلت، جدا پرهیز نمایند.
از جمله آن امور مسئلهى بهداشت و نظافت در تمام شئون زندگى است.
بدن، موى سر، دهان و دندان، لباس، فرش، وسائل زندگى، بخصوص وسائل آشپزخانه، و هر آنچه که با زندگى روزمره در ارتباط است، باید از نظر بهداشتى مورد توجه دقیق قرار بگیرد.
عدهاى از زوجهاى جوان در ابتداى زندگى از توجه به نظافت و بهداشت غافلند، و تنها به خورد و خوراک و بهرهگیرى از لذت ظاهرى قناعت مىکنند، و از نظم و انضباط و پاکى و پاکیزگى در زندگى آنان خبرى نیست، این بىخبرى را فطرت سلیم، و عقل فعال، و آئین الهى تحت هیچ عنوانى نمىپذیرد، بلکه، از آن هم نفرت شدید دارد، علاوه بر این، ممکن است این بىتفاوتى، و بىتوجهى در طول زمان
حاکم بر فضاى حیات شود، و خانه و اهل خانه را از نظر سلامت، نسبت به همهى امور ظاهرى و باطنى تهدید نماید، و بخصوص بر وضع فرزندان اثر نامطلوبى بگذارد، و آنان را تبدیل به موجودى بىتفاوت، کودن، بیمار، ذلیل، ضعیف و سربار جامعه کند، و وجودشان زمینهى پذیرش رذالت و دنائت، و انواع مفاسد و معاصى گردد.
خداوند مهربان در قرآن مجید، و نسبت به آنان که طهارت ظاهر و باطن را رعایت مىکنند، و به بهداشت تن و روان توجه دارند، و عرصهگاه جسم و جان را از تمام آلودگیها پاک نگاه مىدارند، اعلام عشق و محبت نموده:
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرین(1)
همانا خداوند اهل توبه و انابه و پاکى و پاکیزگى را دوست دارد.
مکتب اسلام و به عبارت دیگر مدرسهى نبوت و امامت، و به تعبیر دیگر آئین وحى که در قرآن کریم و سخنان نبىاکرم صلى الله علیه و آله و سلم، و اهلبیت آن حضرت یعنى امامان معصوم تجلى دارد، و در توجه به پاکى و پاکیزگى و طهارت و بهداشت در تمام زمینههاى زندگى، در میان تمام مکتبها بىنظیر، و قوانین بهداشتى این مدرسهى آسمانى که بیش از پنج هزار قانون است و قسمتى از آن در جلد اول و دوم کتاب وسائل الشیعه آمده، فوق تمام قوانین بهداشتى، و از نظر ظرافت و لطافت و ترغیب و تشویق به رعایت آنها، فوق العاده شگفتآور است.
اسلام عزیز نزدیک به پانزده عامل را به عنوان عامل طهارت و پاکیزگى، و وسیلهى پاک کننده معرفى کرده، که چنین سیاق و روشى در هیچ یک از مکاتب موجود در جهان دیده نمىشود.
اسلام آلوده ماندن، و آلوده کردن، و فراهم آوردن زمینهى آلودگى را در بسیارى از موارد حرام اعلام کرده، و مرتکب آن را بزهکار، و مستحق عذاب الهى در روز
قیامت مىداند.
آب جارى، آب چاه، آب چشمه، آب باران، آب راکدى که هر یک از طول و عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد، آب قلیلى که از بالا روى شیئى نجس بریزد و به اندازه پاک کردن شیئى نجس باشد، زمینى که همراه با خاک است، نور مستقیم خورشید، آتش، تغییر جنس آلوده به حالت دیگر، هر کدام در جاى خود و در محل تعیین شده از مطهرات هستند.
رسول الهى صلى الله علیه و آله و سلم در چند روایت بسیار مهم به ارزش پاکیزگى و طهارت اشاره فرموده، که به نظر هر صاحب نظرى از عجائب مسائل اسلامى است:
الطهور شطر الایمان(2)
تمیزى و پاکى، و ایجاد طهارت و پاکیزگى نصف ایمان است.
چه اندازه عجیب است که نصف ایمان تمام مسائل اخلاقى و عملى و نصف دیگر آن تمیزى و توجه به پاکى و طهارت است!!
أول ما یحاسب به العبد طهوره(3)
اول چیزى که در قیامت و دادگاه عدل حق، نسبت به آن از انسان حساب مىکشند تمیزى و طهارت و پاکى اوست.
رسول خدا در مسئلهى بهداشت دهان و دندان، موى سر و صورت، لباس و پوشاک، خانه و اثاث خانه، کوچه و خیابان، شهر و دیار و حتى نسبت به اموات بسیار بسیار حساس، و از تمام مردم جهان در رعایت بهداشت و پاکیزگى برتر بودند.
دستور او به اینکه اموات را با آب سدر و آب کافور، و آب خالص بشویند، و مواضع سجده را کافور گذاشته و قبر را عمیقتر حفر کنند، و در چیدن لحد و ریختن
خاک نظم و انضباط را مراعات نمایند، تا با متلاشى شدن بدن میت در قبر، و ترکیبش با خاک و کافور، تمام اصول بهداشت جهت شهر و دیار و زندگان رعایت گردد، و از عجایب دستورات، و شگفتىهاى دانش و بینش آن انسان والا و برتر است.
حد رعایت پاکى ظاهر و باطن در آن وجود مبارک به اندازهاى بالا بود، که معصومى چون امیرالمؤمنین علیهالسلام، که علم و بصیرت او تجلى دانش و حکمت و علم حضرت حق بود، آن حضرت را به عنوان اطیب و اطهر معرفى کرد، و از تمام مردم جهان خواست، که وجود مقدس او را در انواع پاکىها و طهارت جسم و جان سرمشق و الگوى خود قرار دهند.
فتأس بنبیک الأطیب الأطهر صلى الله علیه و آله و سلم فإن فیه أسوة لمن تأسى…(4)
به پیامبرت که نیکوترین و پاکیزهترین موجود در تمام جهان هستى است، اقتدا کن، همانا در وجود مقدس او در تمام شئون حیات، براى آنکس که بخواهد به او اقتدا کند الگو و سرمشق هست.
رسول خدا فرمود:
إن الله طیب، یحب الطیب، نظیف، یحب النظافة(5)
همانا خداوند نیکوست، نیکو را دوست دارد، پاکیزه است به پاکیزگى علاقه دارد.
رفعت و بلندى، ارزش و مقام پاکى و پاکیزگى تا کجاست، که سخن از آن در رابطه با حریم ذات حق است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
تنظفوا بالماء من النتن الریح الذى یتأذى به، تعهدوا أنفسکم فإن الله عزوجل یبعض من عباده القاذورة الذى یتأنف به من جلس الیه(3)
خود را از بوى بدى که موجب آزار دیگران است با آب، پاک و پاکیزه کنید، نسبت به وجود خود متعهد باشید، خداوند به بندهاى که داراى آلودگى است، و مردم از نشستن کنار او عار و ننگ دارند، خشم و کینه دارد.
رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
طهروا هذه الأجساد طهرکم الله، فإنه لیس عبد یبیت طاهرا إلا بات معه ملک فى شعاره، و لا یتقلب ساعة من اللیل إلا قال: اللهم اغفر لعبدک فإنه بات طاهرا(3)
این بدنها را پاک کنید، خداوند شما را پاک گرداند، همانا بندهاى نیست که شب را پاک و پاکیزه به صبح برساند، مگر ملکى او را در این پاکى همراهى کند، و ساعتى از شب نگردد مگر اینکه آن ملک بگوید: خداوندا بندهات را در معرض مغفرت قرار بده که او شب را به پاکى به صبح آورد.
رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
بئس العبد القاذورة(3)
بد انسانى است، انسان آلوده و کثیف.
و نیز آن حضرت فرمود:
هلک المتقذرون(3)
آلودگان و مردمان کثیف هلاک شدند.
از جابر بن عبدالله روایت شده: رسول خدا مردى را دید ژولیده موى، و به صورتى که مویش به شکل بدى پراکنده بود، فرمود: هان آیا چیزى که مویش را منظم کند و آرایش دهد نیافت؟
و دیگرى را دید با لباس چرک و کثیف، فریاد زد هان، آیا آبى نیافت که لباس
آلودهاش را بشوید؟(3)
حضرت باقر علیهالسلام فرمود:
کنس البیوت ینفى الفقر(6)
جارو کردن خانهها موجب زدودن فقر است.
امام ششم علیهالسلام فرمود:
غسل الإناء و کنس الفناء مجلبة للرزق(3)
شستن ظرفها، و جارو کردن آستانه خانه، باعث جلب رزق است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
لاتؤووا التراب خلف الباب فإنه مأوى الشیاطین(3)
خاکروبهى منزل را پشت در خانه جمع نکنید، همانا منزلگاه شیاطین است.
لغت شیطان از شطن گرفته شده، و این لغت به معناى خبیث و پلید و موجود موذى و همراه با شر است.
این معجزه با عظمت و شگفتآور، محصول بینش رسول حق و اولیاء الهى یعنى امامان معصوم شیعه است، که چندین قرن قبل از وجود میکروب، با استعمال لفظ شیطان یعنى موجود خبیث و پلید خبر دادهاند.
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
لا تبیتوا القمامة فى بیوتکم، و أخرجوها نهارا فإنها مقعد الشیطان(7)
آنچه از سفره مىماند، و قابل مصرف کردن و خوردن نیست، نگذارید تا شب در
خانه بماند، آن را در همان روز روشن از خانه خارج کنید، همانا ماندههاى در سفره که غیر قابل مصرف است، نشستن گاه شیطان است.
و نیز آن حضرت فرمود:
تنظفوا بکل ما استطعتم، فإن الله تعالى بنى الاسلام على النظافة، و لن یدخل الجنة إلا کل نظیف(3)
به هر چه که قدرت و توان دارید به نظافت و پاک کردن برخیزید، همانا خداوند اسلام را بر نظافت بنا کرده، و وارد بهشت نمىشود مگر هر پاک و پاکیزه.
حضرت رضا علیهالسلام فرمود:
من أخلاق الأنبیاء التنظف(3)
پاکیزگى از خلق و خوى انبیاء الهى است.
رسول حق به عایشه فرمود:
اغسلى هذین الثوبین اما علمت ان الثوب یسبح، فاذا اتسخ انقطع تسبیحه(8)
این دو جامه را بشوى، آیا نمىدانى لباس تسبیح گوى حق است، چون آلوده شود و چرک گردد، تسبیحش قطع مىشود!!
با توجه به آیات قرآن در رابطه با عوامل پاک کننده، و پاکى و پاکیزگى، و عشق حضرت حق به نظافت و طهارت، و نیز با توجه به روایات بسیار مهم باب طهارت و نطافت، بر اهل خانه است، که طهارت و پاکیزگى را در بدن و لباس خود، و اثاث، منزل، و خود منزل و آستانه خانه، تا جائى که در قدرت و توان آنان است رعایت
کنند، و در این زمینه مرد خانه بر اساس قاعده قرآنیه، که تعاون بر نیکى و تقوا را وصیت و سفارش نموده، و به همسرش در امر نظافت و پاکیزگى کمک کند، و بر زن خانه هم لازم اخلاقى است که خانه و اثاث آن و لباس اهل خانه را پاک و پاکیزه نگهدارد، تا از این راه شوهر خود را شاد، و موجب جلب خوشنودى حضرت حق شود، و سلامت اهل خانه تضمین گردد، و هیولاى درد و بیمارى، و رنج و ناراحتى با شکست مواجه گردد.
زن خانه به این معنا هم توجه داشته باشد، که قدم برداشتن براى امور منزل، و تدبیر خانه، و فراهم آوردن زمینه آرامش و راحت اهل خانه، عبادت است، و در پیشگاه حضرت حق بدون شک مزد و اجر دارد.
1) بقره / 222.
2) میزان الحکمة، ج 5، ص 558.
3) همان مدرک.
4) نهجالبلاغه خطبهى / 160.
5) میزان الحکمة، ج 10، ص 92.
6) میزان الحکمة، ج 10، ص 93.
7) میزان الحکمة، ج 10، ص 95.
8) میزان الحکمة، ج 10، ص 94.