مفید و ملاحظه کار بودن در روابط با یکدیگر – در آنچه مىگوییم و آنچه انجام مىدهیم – یکى دیگر از شیوههایى است که ما به وسیلهى آن احترام خود را به دیگرى ابراز مىداریم. «جعبه رنگهاى برادرت را اونجا مىبینى؟
بله همون که درش بازه. ممکنه درش رو ببندى؟ ممنون.» این جملات پیامى متفاوت با این کلام دارند که «در جعبه رنگهاى برادرت بازه، بیا بریم اونو ببندیم که رنگها خشک نشن. اگر رنگهاش خشک بشن، برادرت خیلى ناراحت مىشه.» در کلام دوم، کودک پیامى غنىتر و پرمعناتر، یعنى احترام گذاشتن، را مىگیرد و آن هم نه تنها در مورد آنچه به ما مربوط مىشود، بلکه همچنین در مورد مراقب، توجه و کمک به دیگران.
ما، به هنگام آگاه ساختن کودکان از خواستههاى خود، مىتوانیم به گونهاى رفتار کنیم که آنان و احساساتشان نیز محترم شمرده شود. براى مثال، اگر شبى پدر مجبور است در منزل کار کند و به تمرکز و آرامش نیاز دارد، عاقلانه است که بچهها از قبل بدانند تا بتوانند براى آن ساعت خود، برنامههاى بدون سر و صدا تدارک ببینند. آگاه ساختن بچهها از قبل، این فرصت را براى آنان فراهم مىسازد که با توجه به خواستههاى پدر، او را در انجام دادن کارهایش یارى دهند. این شیوه از فریاد زدن بر سر آنان براى ساکت بودن، بدون آگاهى یا توضیح قبلى، بىتردید بسیار مؤثرتر خواهد بود.
ما همچنین، با توجه کردن و قدردانى از رفتار محبت آمیز کودکان مىتوانیم ابراز مهربانى و توجه را در کودکان تشویق و تقویت کنیم. متیو(1)
که پنج سال دارد عروسک خواهر کوچولویش را که از بالاى صندلى بلندش به پایین انداخته است، برمىدارد و به دست او مىدهد. پدر مىگوید: «ممنون متیو، چقدر خوبه که تو به خواهر کوچولوت کمک مىکنى.» توجه پدر و قدردانى او از محبت متیو بسیار مهم است: این کار الگویى را که متیو براى پیروى نیاز دارد و همچنین پاداش لازم به خاطر مهربان بودنش را تقدیم او مىکند.
1) Mattew.