در مباحث گوناگون امروزی غالبا چند اصطلاح کلیدی مورد استفاده صاحب نظران قرار می گیرد: تربیت، توسعه، اخلاق و جامعه مدنی. کاربرد این اصطلاحات در گفتمان های متعدد، ظاهرا نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ آنهاست. به نحوی که نمی توان یکی را سابق بر دیگری و یا منتج از دیگری دانست. از یک طرف، به عقیده صاحب نظران توسعه ی جامعه مدنی، بستر ضروری توسعه درون زا و همدلانه است، از طرف دیگر یکی از اهداف مهم توسعه، توسعه ی جامعه مدنی است. از طرف دیگر اخلاق ممکن است مقوم هر دو باشد. بنابر قرائتی از اخلاق اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. بنابراین در اینجا ضروری است توصیفی مقدماتی از اخلاق، توسعه و جامعه مدنی ارائه کنیم.
بر اساس آنچه که در نشریه های سازمان ملل آمده است، توسعه عبارت است از «افزایش هر چه بیشتر برخورداری مادی و فرهنگی برای افراد و گروههای هر چه بیشتر جامعه«. مهمترین و اصلی ترین رهیافت توسعه، به اخلاق توسعه مربوط می شود. اخلاق توسعه با اموری همچون کرامت انسانی، فضیلت کار، انتقاد پذیری، نقد پذیری، احساس مسؤلیت، اختیارگرایی، حرمت نهادن بر دانش و تحقیق، آرمان خواهی، به جای تکیه بر سرمایه و توسعه ی کالبدی، سروکار دارد. اخلاق توسعه با سه رکن اساسی توسعه، یعنی توسعه سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی- اجتماعی نیز مرتبط است.
درتوسعه ی سیاسی، بیش از هر چیز بر چگونگی تربیت و مشارکت سیاسی افراد و نهادها، در چهارچوب حفظ محورهای وحدت بخش (»ملیت«، «مذهب» و غیره) تأکید می شود. در توسعه ی اقتصادی، توسعه درون زا در قالب نظمی پویا که متضمن رشد اقتصادی و برخورداری عادلانه، عدالت توزیعی، فرصت های برابر، رشد فراگیر و پویا خواهد بود، مطمح نظر است. در توسعه اخلاقی بیشترین توجه معطوف به نهاد دین و سنن و میراث فرهنگی و ارزش های اجتماع است. توسعه در صورتی محقق خواهد شد که در چرخه ی کنش فرهنگ و تمدن هر ملتی و هم سو با آن رخ دهد.
جامعه مدنی، متشکل از سازمانها، نهادها، سندیکاها، انجمن ها، اتحادیه ها، احزاب، شوراها و. . . است که حائل میان فرد و نهاد قدرت بویژه نهاد دولت است. مهمترین کارکرد جامعه ی مدنی فراهم کردن عرصه ی عمومی برای مشارکت وخرد جمعی و درنهایت توسعه موزون و درون زا در همه عرصه ها، اعم از اخلاق، سیاست، اقتصاد و فرهنگ است. جامعه
مدنی درعین حال که بسترمناسبی برای توسعه فراهم می کند، خود در نتیجه ی «توسعه«، گسترش و تکامل می یابد.
در ذیل مبحث جامعه مدنی، موضوعات متنوع و مهمی مطرح می شوند. هر یک از آنها مبنای پژوهشهای وسیعی بوده اند و در زمان حال با اقبال بیشتری روبرو شده اند. هر یک از این پژوهش ها حاصل رویکرد معینی است که محققان نسبت به جامعه مدنی داشته اند. پاره ای از این موضوعات به شرح زیر هستند:
1- دین؛ 2- آزادی؛ 3- مردم سالاری؛ 4- میراث فرهنگی (اعم از فرهنگ ملی و دینی(؛ 5- اقتصاد؛ 6- دولت؛ 7- اخلاق؛ 8- امنیت.