علاوه بر جمع آوری مجموعه ها و مراقبت از آن ها، کلیه ی موزه ها باید امکان استفاده و دسترسی عموم به مجموعه های خود را فراهم آورند. موزه ها می توانند با به نمایش گذاشتن اشیا؛ ارائه ی توضیح درباره ی آن ها؛ در اختیار گذاشتن نتایج تحقیقات؛ و برگزاری سخنرانی های رسمی و فعالیت های عملی، این وظیفه ی خود را به اجرا گذارند و برای این که تأثیر لازم را بگذارند نباید تردید کنند که فعالیت آموزشی؛ بالاترین وظیفه ی آن هاست.
در گذشته بعضی از موزه ها برای توسعه ی برنامه های آموزشی خود، حوزه ی فعالیت های آموزشی شان را به فعالیت کارکنان به ویژه مسئولان اجرایی برنامه های آموزشی محدود می کردند. بعضی از موزه ها نیز به دلیل نداشتن مسئول آموزش توجه چندانی به نقش آموزش موزه نداشتند. آن ها تصور می کردند که اگر کسی مجری برنامه های آموزشی نباشد، وجود این برنامه ها ضروری نیست. با این وجود در همین موزه ها نیز یکی از کارمندان، مسئول فعالیت های آموزشی است.
کلیه ی موزه ها باید سیاست های کلی خود را در پرتو موضوعات آموزشی مشخص نمایند؛ اما مقتضیات امروز آشکار می سازد که چگونه اهداف آموزشی موزه باید با سایر فعالیت های اصلی موزه سازگار شوند. برنامه ی آموزشی موزه باید بخشی از سیاست های کلی موزه در قبال مجموعه ها، کارکنان، تحقیقات و بازدید کنندگان باشد. این سیاست ها زمانی به ثمر می نشیند که با نیازهای مخاطبان رابطه ی مستقیمی داشته باشد.
نمونه ها
بعضی از نمونه ها می تواند نشان دهد که چگونه برنامه های آموزشی، قابلیت هماهنگی با برنامه های کلی موزه را دارند. به عنوان مثال، در این جا به دو نمونه اشاره می شود: نمونه ی اول مربوط به محافظت از مجموعه هاست و نمونه ی دوم به آموزش ضمن خدمت کارکنان اختصاص دارد:
محافظت از مجموعه ها
بدون تردید به نفع اهداف آموزش موزه است که افراد به ویژه دانش آموزان، کودکان و نوجوانان بدانند دلیل جمع آوری و نگه داری اشیا چیست؟ چرا باید برای حفاظت از مجموعه ها هزینه کرد؟ چرا دست زدن به برخی از اشیا ممنوع است و چرا بعضی از آن ها را فقط در روشنایی کم باید دید؟ روش های حفظ آثار در بیست سال اخیر چه پیشرفت هایی کرده است؟
در واقع درک دلیل مراقبت از مجموعه ها، درک ضرورت وجود موزه ها را ممکن می سازد. چنین درکی زمینه ی کمک های مالی و غیر مالی به موزه را فراهم می کند. موزه ها باید در کنار سایر فعالیت های خود، نمایشگاه های موقت درباره ی نحوه ی نگه داری مجموعه ها و یا همایش هایی در این زمینه برپا کنند و نشریاتی در خور فهم کودکان و نوجوانان به چاپ برسانند.
آموزش ضمن خدمت کارکنان
کارکنان موزه از استخدامی ها گرفته تا داوطلبین، هر وظیفه ای که داشته باشند، همگی باید نقش آموزشی موزه را به خوبی دریابند. متصدیان و کارکنان داوطلب، یا بازدید کنندگان ارتباط مستقیم دارند و باید با رفتاری مؤدبانه به هر سؤالی که بازدید کنندگان درباره ی مجموعه ها می پرسند، پاسخ گویند و از دانش کافی بهره مند باشند تا بتوانند به نیاز بازدید کننده پاسخ دهند و آن ها را برای یافتن پاسخشان به یک منبع آگاه و مناسب ارجاع دهند. طراحان تالارهای نمایش باید مؤثرترین راه های تبادل اطلاعات مثلا نوع نوشتن زیرنویس ها، اندازه ی آن ها، و مزایای مشاوره با متخصصان آموزشی را بیاموزند. این متخصصان
هم، می توانند از کارکنان موزه باشد و می توانند توسط LEA استخدام شده باشند. متصدیانی که در حوزه ی کاری خود تخصص دارند نیز، می توانند از آموزش ضمن خدمت استفاده کنند و به تشخیص نیازهای آموزشی بازدید کنندگان موزه کمک کنند. هر موزه ای باید دارای رئیس بخش آموزش باشد؛ در غیر این صورت یکی از کارمندان باید مسئولیت تطابق آموزش موزه با جدیدترین تحولات نظام آموزشی مثلا معرفی برنامه ی کشوری آموزش را بر عهده گیرد. در این صورت موزه می تواند به بهترین شکل به نیازهای دانش آموزان و دانشجویان پاسخ گوید.
زمانی که همه ی کارکنان موزه، آموزش را هدف مشترک خود بدانند و برای تحقق این هدف خود نیز آموزش ضمن خدمت ببینند، بازدید کنندگان هم بازدید مفرح تر و با ارزش تری خواهند داشت؛ پرسش های آن ها به بهترین وجه پاسخ داده می شود؛ میزان فهم آن ها از مجموعه ها و نمایشگاه ها عمیق تر می شود؛ و رابطه ای میان موزه، مدارس و دانشگاه ها ایجاد می شود.
در کشور ما فاصله ی بسیار زیادی بین کارکرد موزه ها و سیاست های آموزشی و تربیتی وجود دارد. به همین سبب لازم است که در ابتدا برنامه ها و سیاست های بنیادی موزه ها با رویکرد آموزشی و در تعامل با فعالیت های مورد انتظار دانش آموزان تغییر یابد. این تغییرات بدون توجه به واقعیت ها، ظرفیت ها، امکانات و انتظارات آموزشی مدارس از یک سو و نیازهای دانش آموزان از سوی دیگر امکان پذیر نیست.
داشتن یک برنامه ی کلی که شامل جزئیات برنامه ی آموزشی نیز باشد، موجب تغییراتی در موزه و آگاهی بیشتر از نیازهای مخاطبین می شود. با وجود این برنامه، کلیه ی کارکنان موزه نسبت به نقش آموزشی آن حساس تر شده و می فهمند که نمایشگاه ها و خدمات موزه باید تا حد امکان پاسخ گوی نیازهای تمام گروه های اجتماعی باشد. در جدول زیر نمونه ای از یک برنامه ی آموزشی که باید در چارچوب و ساختار موزه ها انجام گیرد ترسیم شده است.
[برنامه های آموزش موزه ای
– مجموعه ها
برنامه آموزشی: مراقبت و ثبت اشیا و مجموعه ها
برنامه ی کلی: آگاه کردن افراد از نحوه و دلیل نگه داری و ثبت اشیا
برنامه آموزشی: جمع آوری و شناسایی اشیا
برنامه ی کلی: آگاه کردن افراد از نحوه ی شناسایی اشیا و امکانات موجود برای انجام این کار؛
برنامه آموزشی: به نمایش گذاشتن و تفسیر اشیا
برنامه ی کلی: ارائه ی اطلاعات از طریق وسایل صوتی/ تصویری و جزوات مکتوب برای همه ی گروه های سنی با توانایی های خاص، تا حد امکان؛
برنامه آموزشی: امکان دست زدن به اشیا
برنامه ی کلی: اطمینان از امکان حضور افراد در موزه ها و امکان دست زدن به اشیا تا حد امکان.
– کارکنان
برنامه آموزشی: عضوگیری
برنامه ی کلی: همه ی کارکنان باید متوجه نقش آموزشی موزه باشند.
حداقل یکی از کارکنان باید دارای تخصص های آموزشی باشد. در صورت امکان موزه باید دارای مسئول آموزش باشد که یک آموزگار متخصص است.
برنامه آموزشی: آموزش ضمن خدمت
برنامه ی کلی: نقش آموزشی موزه باید برای همه ی کارکنان توضیح داده شود.
کارکنان منتخب باید به وسیله ی آموزش ضمن خدمت از تغییرات آموزشی مدارس و دانشگاه ها باخبر شوند.
برنامه آموزشی: ساختار مدیریتی
برنامه ی کلی: اهمیت و جایگاه رئیس گروه آموزش باید برابر با متصدیان ارشد موزه باشد.
– تحقیقات
برنامه آموزشی: اولویت ها
برنامه ی کلی: نقش آموزشی موزه باید در اولویت باشد.
برنامه ی آموزشی: انتشارات
برنامه ی کلی: نتایج به دست آمده از تحقیقات باید حتی الامکان در دسترس همه قرار گیرد (اشاره به روش های انجام تحقیق نیز لازم است(.
برنامه آموزشی: مراکز مرتبط
برنامه ی کلی: موزه ها باید با مراکز آموزش عالی در انجام تحقیقات مشترک همکاری کنند. ]