بین آزادی و بزهکاری افرادی که در عرصه حیات اجتماعی و حتی در محیط خانواده از بزهکاری و تخلف سر درآورده اند رابطه ای وجود دارد. یک دلیل آن است که خود را آزاد و در انجام هر امری بدون مانع به حساب آورده اند. کودکی که بخود واگذار شود و مسأله برای او مطرح است:
1- ضعف والدین و عدم اقتدار آنها و عدم نفوذشان در کارها که در نتیجه توان کنترل و نظارت را از بین می برد و دست او را در انجام خواسته هایش باز می گذارد.
2- خودخواهی و هوشمندی او که هر چه بخواهد در برابر خود سدی نخواهد یافت. بر این اساس تنها چیزی که برای او باقی می ماند هوس او و میزان قدرت و توانش در برآورده کردن آن است. هر چه را که بخواهد و بتواند انجام می دهد.
مجرمان و تبهکاران جامعه کسانی هستند که خواسته ای را در سر دارند اما راه به دست آوردن آن براساس ضوابط نمی دانند و یا برایشان میسر نیست. خود را در انجام آن بدون منع می یابند در نتیجه سر از جرم و جنایت به در می آورند بدون اینکه دچار احساس پروائی رشد شود.