بحث دربارهى رفاقت است، باید مواظب باشیم بچههاى ما، جوانهای ما از دختر و پسر با چه افرادى رفت و آمد دارند، و در ضمن باید توجه داشته باشیم که این مسأله براى خودمان هم هست، و مواظب باشیم با چه کسانى رفت و آمد داریم و بدانیم که رفیق، فوقالعاده در زندگى انسان مؤثر است، در سعادت و شقاوت بچهها، جوانها، و در سعادت و شقاوت همه و همه تأثیرى به سزایى دارد. انسان مدنى است یعنى دوستیاب است. و اینکه با کسى رفت و آمد کند براى انسان ضرورى است، انسان به تنهایى نمىتواند زندگى کند و علاوه بر این هر زن و مردى مخصوصاً جوانها دوست دارند که دوستى داشته باشند، آشنایى داشته باشند و با آنها رفت و آمد نمایند و با آنها نشست و برخاست داشته باشند، این یک مسأله ضرورى است.
ما مىدانیم بچهها، حتى بچههاى دبستانى دوست دارند. رفیق دارند، افرادى را اول سالى انتخاب مىکنند براى دوستى و نشست و برخاست و گفت و شنود و این دوستیابى در جوانها بیشتر است و اما در همهى افراد چه بچه، چه نوجوان، چه جوان، چه پیر، چه زن و چه مرد دوست گرفتن مسلم است. از اینکه باید دوست داشته باشیم، رفیق داشته باشیم، رفت و آمد باید بکنیم در این باره اشکالى نیست، اشکالى که هست در انتخاب است که اگر جوان شما رفیق نابابى را انتخاب کرد این رفیق ناباب، جوان شما را خراب مىکند، او را گمراه مىسازد. چنانچه بچه شما با یک دوست خوب و از خانوادهى خوب و متدین سر و کار و رفت و آمد داشته باشد، بچهى شما رو به
سعادت مىرود.
اگر بچهى شما علاقه به درس نداشته باشد همان رفیق خوب او را درسخوان مىکند، و چنانچه بچه شما یک رفیق تنبل پیدا کرد، جوان شما یک رفیق تنبل انتخاب نمود همان روز اول و دوم تنبلى این رفیق روى جوان و بچه اثر مىگذارد و مىبینید مطالعهاى که مىکرد دیگر انجام نمىدهد، درسى که مىخواند دیگر نمىخواند، از این جهت در روایات اهل بیت راجع به انتخاب رفیق خیلى سفارش شده است، به اندازهاى سفارش شده است که رسول گرامى (ص) مىفرماید:
»المرء على دین خلیله«(1) یعنى رفیق در دین انسان تأثیر به سزائى دارد، بعد هم مىفرماید: ببین با که رفاقت مىکنى. امام صادق (ع) مىفرماید: رفیق خوب مثل این است که بادى بوزد به گلستانى وقتى بادى وزید به گلستان مىفرماید آن باد بوى عطر از گلستان مىگیرد، ولو اینکه آن باد خود عطر ندارد. اما همین مقدار که این باد آمد در گلستان، از گلستان عطر مىگیرد اگر رفیق، خوب شد نظیر همان بادى است که با عبور از گلستان، معطر مىشود.
»مثل الجلیس الصالح مثل العطار، ان لم یعطک من عطره أصابک من ریحه«(2) رفیق خوب تو را معطر مىکند بعکس، امام صادق (ع) مىفرماید: رفیق بد مثل آتش مىماند همین طور که اگر شما با آتش تماس گرفتى شما را مىسوزاند، رفیق بد اگر با او تماس گرفتى شما را مىسوزاند، در یک روایت دیگرى امام صادق (ع) مىفرماید که رفیق بد یقین داشته باش تو را بد مىکند، على (ع) مىفرماید: ایاک و مصاحبة الفساق فان الشر بالشر ملحق«.(3) اگر آن شر باشد یک روز، دو روز طول نمىکشد تو هم شر خواهى شد.
در روایت دیگرى آن حضرت مىفرماید: «مجالسة الأشرار تورث سوء الظن بالأخیار«(4): یعنى مواظب باش با رفیق بد نشست و برخاست نکنى براى
این که اول بدى او، این است که تو را بدبین به بزرگان مىکند، اگر شما یک رفیقى داشته باشى که پشت سر بزرگان حرف بزند ولو اینکه شما مرید آن بزرگان باشى یک ماه طول نمىکشد که شما هم به او بدبین مىشوى.
یک کسى مىگفت: بچهام دو سه روز رفت منزل یک ضدانقلاب، وقتى که برگشت، دیدم حرفهاى رکیکى مىزند، حرفهاى ضدانقلابى مىزند حتى نسبت به امام مطالبى مىگوید. جوان شما اگر با جوان عیاشى یک ماه بنشیند او را بیچاره مىکند و مىکشاند به مراکز فحشاء، لذا قرآن شریف در این باره زنگ خطر مىزند، زنگ خطر قرآن خیلى هم قوى است، مىفرماید:
»وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً«.(5)
مىفرماید روز قیامت که مىشود به اندازهاى پشیمان است که پشت دست خود را مىگزد. دیدى انسان یک کار بیجائى مىکند! پشیمان مىشود، گاهى پشت دست مىگزد، گاهى لب مىگزد، این از پشیمانى است. قرآن مىگوید: در روز قیامت بعضى پشت دست مىگزند، چه مىگوید؟ مىگوید: ای کاش با پیامبر اکرم (ص) سر و کار داشتم، بعد مىگوید: اى واى بر من دیدى که رفیق بد مرا خراب کرد و مرا از قرآن، از پیامبر و از همه چیز دور کرد.
بعد قرآن مىفرماید. بدان که «وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً» ظاهراً شیطان در اینجا یعنى رفیق بد، یعنى شیطان انسى، مىفرماید که رفیق بد تو را به خذلان مىکشاند، رفیق بد تو را بیچاره مىکند، مواظب باش، انسان یک ماه با افرادى بنشیند که مقید به نماز باشند مقید به روزه باشند مقید به نماز شب باشند مقید به اجتناب از گناه باشند به طور ناخودآگاه این آقا عوض مىشود.
بعکس اگر کسى نماز شبخوان است و نماز اول وقتخوان و اجتناب از گناه مىکند، اما یک ماه برود در مجالس غیردینى بنشیند با افراد ناباب، بطور ناخودآگاه نه تنها نماز شب او از بین مىرود، نماز اول وقتش نیز از بین مىرود، من چه بسیار سراغ دارم دختر خانمهایى را که آنها نماز شب
مىخواندند، نماز جماعتشان ترک نمىشد، روزهى مستحبى مىگرفتند عمل امداود و امثال اینها به جا مىآوردند، اما شوهر ناباب پیدا کرد، شوهر بىنماز پیدا کرد، همین دختر خانمى که نماز شب مىخواند، دیگر نه نماز صبح مىخواند، نه نماز ظهر و عصر، چه بسیار من سراغ دارم؛ دختر خانمهایى که با پوشه مدرسه یا دبیرستان مىرفتند اما شوهر ناباب پیدا کرد، خویشان شوهر لاابالى در حجاب بودند این دختر خانم پوشهدار یک دختر لخت و عورى شد در خیابانها، عکسش را هم فراوان دیدهایم.
با این بحث سفارش مىکنم که جوانها مواظب باشید اگر رفیق بدى پیدا کردید شما را از مسجد به مراکز فحشاء مىکشاند.
1) بحار، جلد 74، صفحه 192.
2) کنزالعمال، خبر 24676.
3) بحار، جلد 74، صفحه 199.
4) بحار، جلد 74، صفحه 191.
5) فرقان، 27 – 29.